· محمد جاوید(6)
کنار هر دروازه
قفل شکسته ای است
پنجره ها
در ازدهام سکوت / روزنه ای را می پالند
آواره / مثل مرگ پروانه ها
شهر لبریز تبر
وخیابان اما
آرام/ دریخن مردگان دفن می شود
کبوتران راه آسمان را می جویند
در گردبادی که
بر قفل شکستۀ دروازه ای نشسته است.
کنار هر دروازه
قفل شکسته ای است
پنجره ها
در ازدهام سکوت / روزنه ای را می پالند
آواره / مثل مرگ پروانه ها
شهر لبریز تبر
وخیابان اما
آرام/ دریخن مردگان دفن می شود
کبوتران راه آسمان را می جویند
در گردبادی که
بر قفل شکستۀ دروازه ای نشسته است.